توضیحات
کتابی دیگر از نویسنده ی پرفروش کتاب چارلی و کارخانه ی شکلات سازی. انگشت جادویی داستانی فانتزی است که توسط رولد دال نوشته شده است.
ماجرا از زبان دختر 8 سالهای است که هر وقت از موضوعی ناراحت میشود و به قول خودش خون جلوی چشمهایش را میگیرد، اگر انگشتش را به سوی آنها که اذیتش کردهاند بگیرد، اتفاقات عجیب و غریبی رخ میدهد. یک روز وقتی که او در کلاس درس نمیتواند کلمه گربه را درست هجی کند و معلمش، خانم وینتر به او میگوید: تو دختر کوچولوی خنگی هستی! و او را مجبور میکند گوشه کلاس بایستد، یکی از همان اتفاقها میافتد. آن روز خاص هم وقتی آقای گرِگ و 2 پسر 8 و 11 سالهاش از شکار بر میگشتند و گوزن زیبایی، شکار شده و دست و پا بسته روی شانههای آنها بود، دخترک قصه ما خیلی تلاش کرد به آنها بفهماند این کار صحیح نیست و حیوانات هم حق زندگی دارند، آنها هم خانواده دارند، الان بچههای این گوزن چشم انتظارش هستند… ولی آن 3 نفر به او توجه نکردند، حتی آقای گرِگ مانند این که او را ندیده، راه خود را گرفت و رفت، آن روز هم باز خون جلوی چشمهایش را گرفت و انگشتش….. بله، باز هم اتفاق عجیبی افتاد. عجیبتر از آن که فکرش را بکنید . اتفاقی که رولد دال (که بهترین نویسنده مرد انگلستان لقب گرفته) آن را نوشته و تصویرگری کتاب هم (که جایزه هانس کریستین آندرسن را برده است) بر جذابیت آن افزوده است.
کتاب «انگشت جادویی» نوشته «رولد دال» توسط «محمدپارسا ممزائی» به فارسی روان ترجمه شده است. کتاب پیش رو اولین ترجمۀ این مترجم 12 ساله است که توسط انتشارات «کانون پژوهش» در 66 صفحه به چاپ رسیده است.